عنوان ندارد

اینجا خانه ی مجازی من است برای حرفهایی که نمیتوان به زبان اورد و محلی برای اسایش روحم.

عنوان ندارد

اینجا خانه ی مجازی من است برای حرفهایی که نمیتوان به زبان اورد و محلی برای اسایش روحم.

  • ۰
  • ۰

رهای منجی

خوب خوب خوب.چی داریم اینجا.یه دختری ک تو کار خودش مونده.شده منجی دوست شکست عشقی خورده اش.اصلا رها نگو فردین.رها نگو ژان وار ژان.رها نگو سنگ صبور ملت

فردا دوباره سمینار دارم.لپ تاپ انم بازی دراورده.فعلا دو تا قسطشو پرداختم فقط.بیچاره یه بار هنگ کرده ها.اعصابم خورده سرش خالی میکنم.سرمای بدی خوردم.امروز رفتم دارووخونه ابنبات سرما خوردگی گرفتم.شنبه ها خوبه.عشق کوچولومو میبینم.دوسش دارم خوب.دیشب به ز میگفتم دوسش دارم نوشگله خوشتیپه همشهری هم ک هست .با نمکم ک هست.دوستمم ک داره.ازین علامتای شیطنت گذاشتم.گفت بیخود کردی تو.باور کرده.بیچاره خیلی افسرده شده.بعد اون پسر عوضی.همون پسر کرد سال بالاییش.ک حسابی دلشو برده بود.با عاشقتم دوست دارم.اما حالا ک یه هفته کات کردن هر روز داره از عشقش گریه میکنه.بهش راهکار ارایه میدک من.برو باشگا برو کلاس دورو برتو شلوغ کن.جایگزین داشته باش .نه یه ادم ددیگه.یه کار جدید یه هدف جدید.

مستر تیچرم تو این دو هفته عوض من به کدو پیام میداد.شمارشو یه بار ا تو گوشیم حفظ کرده بود.یه باری ک پیشش بودم.و کدو زنگیده بود.هکس پروفایلمو با قلب فرستاده.پیامامو بهش فرستاده میگه این حرفا رو زده به من.کدو هم گفته به من ارتباطی نداره و دخالتی نمیکنم.اینقدرم خواهرمو میشناسم ک اگه گفته نه حتما کا درستی کرده.دوباره پیام داده بهش ک شخص شما و رها و خاموادتون برام خیلی باارزشین.

یه شب خوابشو دیدم ک رو ایوون خونه شون نشسته با خواهرش افسرده.منم با دوچرخه به سرعت از کنارش رد شدم منو ندید.عصی هم تو خوابم بود.نقشش یادم نیس

الان داشتم فک میکردم ک بیاد اینجا رو بخونه خیلی خنده دار میشه.اگه بفهمه ک یه بار حتی میخواستم ببوسمش تو ذهنم البته فکچنم کلی ذوق کنه.

لباش خیلی بوسیدنی بودن.دیروز ک به عکسش نگا میکردم اینو مطمین شدم.اما خودش یه بچه ننه بی مغز حسابی بود.نمیتونست تصمیم بگیره چی درسته چی غلط.منو شکل راهنما میدید.ازین مردا دوس ندارم.مردای مقتدر دوس دارم.ک در عین دموکراسی حرف اخرو بزنن.ک شونه شون تکیه گاه باشه.و اغوششون گرم.

یه روز گفته بود بهم یه روز صبح من رها رو بیدارم میکنم و صبحونه رو میارم براش تو تخت و رها سورپرایز!و من هنگ کرده بودم ک بعد حرفای دیشب ک خیلی ساده و معمولی بودن تا کجا ها رفته.و دلم غنج رفته بود واسه این اتفاق و د جواب گفتم فقط عجب!

چ رویای دوست داشتنی و قشنگی

  • ۹۴/۰۹/۲۷
  • من هستم

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی